---
مبعث پیامبر اسلام:
تجدید عهد با «اسلام نبوی»
امروز
سالروز بعثت انسانی است که از سوی خداوند به پیامبری
برگزیده شد تا پیام کرامت انسان، اخلاق و زیست مؤمنانه
را به میان مردم بیاورد و آنان را به برادری، دوستی،
شفقت و غمگساری دعوت کند. او محمد مصطفی(علیهالسلام)
بود که با آموزههای جهانشمول آمد: او از حسن خوبی و
زشتیِ بدی، و از زیباییِ راستگویی تا قبح دروغگویی با
مردمان سخن گفت.
او آیات قرآن را بر انسانها عرضه کرد، اما رسالت او
فقط ابلاغ پیام و تذّکر نبود. او که از جوانی« امین»ش
نامیده بودند، پیامبر راستگویی، درستکاری، مهرورزی،
مدارا ، مشورت، پایبندی به عهد و پیمان، و جانبداری از
حقوق مردمان بود. او پویشگری فعال بود: همانند طبیبی
که در کوی و برزن در گشت و گذار است تا بیماری بیابد و
او را درمان کند.
پیامبر با تاسیس حکومت نبوی برپایۀ درخواست مردم، نظم
و ساختاری متناسب با زمانۀ خویش را بنیان نهاد. او به
عنوان زمامدار سیاسی، به جنگ تهاجمی دست نزد و با
لشکرکشی به فراسوی قلمرو مدینه النبی، در هیچ
سرزمینی«ستونپنجم» برپانکرد. او همانند دیگر انسانها
بود، مگر اینکه پیام های خداوند به او میرسید. او
صادق بود، در سخن و در کردار.
زمانۀ او زمانۀ لافهای خلاف در خطابههای خطیبان و در
اشعار شاعران برای اَشراف بیخرد، تکاثر طلب و شادخوار
بود؛ در زمانهای که اکثریتی فرادست اما بی فرهنگ و
خشونتگرا و اقلیتی فرودست، اما تشنۀ عدالت، زیرشکنجه
و در وضعیت بردگی بودند. پیامبر اسلام در برابر این
خدایگانی و قیمومیت برخاست و به جای کینهتوزی، دشمنی
و خشونت، با جان و وجدان اخلاقیِ انسانها ارتباط
برقرار کرد. او در پیامرسانی، زیست مؤمنانه و
حکومتگری، مانند آبِ چشمه پاک و ذلال بود؛ صفتی که
امروزه برای دولتهای توسعهیافته و باورمند به
«بِه-زمانداری»(Good
Governance)
به کار میبریم: شفافیت(Transparency).
پیامبر الگوی سلوک انسانی واخلاقی بود. از سپیدهدم
بعثت تا روزگارما، انسانهایی با صداقت و راستی راه او
را برگزیدند و پیمودند و طعم شیرین زیست مؤمنانه را با
جان و دل چشیدند. جماعت هایی نیز از کتاب او و راه و
رسمِ زیست شخصی و زمامداری او استفادۀ ابزاری کردند و
دروغ، فریبکاری،کینهتوزی و دشمنی را در میان مردم
پراکندند. این شجرۀ خبیثه از بنیامیّه آغاز شد و در
زمانۀ ما به «داعش» و دیگر نگرشها و حکومتهای
بنیادگرا، خودکامه، انسانستیز، خشونتورز و فریبکار
رسید.
با قرآن و پیامبر اسلام تجدید عهد کنیم؛ یعنی تا آن
مایه دانا و هوشمند باشیم که به دامِ پرفریبِ اسلام
اموی وتشیغ صفوی نیفتم، بلکه اسلام محمدی و تشیع علوی
را بیشتر بشناسیم و سرلوحۀ زیست فردی و اجتماعی خویش
قرار دهیم. اسلام اموی سّکۀ قلب اسلام حقیقی است که
حتی اگر به پیامبر عرضه شود، آنرا نمیشناسد. در ادب
فارسی، خطاب به پیامبر اسلام چنین آمده است:
دین تو
را در پی آرایشاند
در پی
آرایش و پیرایشاند
بسکه
ببستند بر او برگ و ساز
گر تو
ببینی نشناسیش باز
سالگرد مبعث پیامبر بزرگ اسلام، برگروندگان او و بر
تمامیِ انسانهای مبارک باد.
سوم فروردینماه 1399
---