---
کرونا و ما، در میانۀ «جهانپدیدار» و
«جهانناپدیدار»
شاید شگفتآور بنماید که در
وضعیت بالا گرفتن بحران ملی کرونا در ایران، یک
مشکل«معرفتشناختی» که البته در کشور پیشینهای
درازدامن دارد، در مواجهه با هیولای کرونا نیز خود را
نشان داده است. مشکل، درآمیختن دو جهان است که در
برابر انسان قرار دارد: یکی«جهان پدیدار» و دیگری«جهان
ناپدیدار».
جهان پدیدار،
قلمرو واقعیت و برای انسان«فهمپذیر» است، اما جهان
ناپدیدار، قلمرو«مابعدالطبیعه» و برای انسان
«فهمناپذیر» است، اما میتواند«باورپذیر» باشد. این
دو جهان و تمایر آن در ایران برای ما ناشناخته است.
خلاصۀ این بحث معرفتشناختی آناستکه بشر در جهان
واقعیت میتواند پدیدهها را فهم کند و از آنها درک
بینالاذهانی داشتهباشد، مانند درک ما از انسان،
طبیعت، تاریخ بشری و دانشهای علوم انسانی و تجربی.
دربرابرِ این جهان فهمپذیر، جهان مابعدالطبیعه قرار
دارد که نمیتوانیم آنرا بشناسیم، زیرا از جنس واقعیت
و دانش نیست، از اینرو آزمونناپذیر است، مانند خدا،
فرشته، بهشت و دوزخ که «درکناپذیراند» اما
میتوانند«باورپذیر» باشند. کانت در مواجهه با
تجربهگرایان که هیچ گزارۀ غیرتجربی را فهمپذیر
نمیدانستند، این نطریۀ معرفتشناختی را در نقد عقل
محض بازتاب داد. او این دیدگاه را رد کرد که گزارهها
یا فهمپذیراند یا فهمناپذیر. او با مطرح کردن
گزارههای باورپذیر، بر محدود بودن فهم بشری انگشت
نهاد و در این رساله نوشت:
«من دانش را کنار زدم، تا جا برای ایمان بازشود.» چنین
نیست که هرگزارۀ فهمناپدیری بیمعنی و مُهمل باشد،
بلکه میتواند باورپذیر باشد.
اکنون در
ایرانِ کرونا زده، برخی از صاحبان مناصبی که اغلب در
کسوت«روحانیت»اند، بدون درک تمایز میان امور فهمپذیر
و باورپذیر، میکوشند با عبور از دانش پزشکی، علاج
ویروس کرونا را در رفتن به اماکن زیارتی و راه انداختن
دستۀ عزاداری بجویند. آنان نمیدانند که با«دارالشفاء»
نامیدن حرم حضرت معصومه، هیولای کرونا نابود نمیشود.
آنچه آسیب جدی میبیند، دین، مذهب و باورهای دینیِ
شهروندان است. آنچه قربانی میشود ایجاد توقعِ«حراست
از بیماری های واگیردار در اعتاب مقدسه» در میان افراد
عامی و سادهدل است، در حالیکه آنان میبینند بیمارانی
از قم به تهران برای درمان منتقل میشوند.
امور بشری در
قلمرو امور شناختپذیر قراردارد و دارای حساب و کتاب
است. جهان مابعدالطبیعه، جهان باورهای فرابشری،
روحانی و عوالم معنوی است. چرا ندانسته این دو جهان را
با هم خَلط میکنید؟ چرا پیش از آمادگیهای علمی،
معرفتشناختی، روششناختی و الاهیاتی، وارد مناصب
اجتماعی و سیاسی میشوید و جان شهروندان ناآگاه و
سادهدل را به خطر میاندازید؟ مگر شما مالک و صاحبِ
جان مردم هستید؟
در ادارۀ
جامعه، اجرای تمامی تصمیمات، باید در دایرۀ دانش
صورتگیرد؛ یعنی در جهان پدیدارها. در این روند نباید
ساحَت مابعدالطبیعه را از سرِ نادانی به بازی گرفت و
از آن استفادۀ ابزاری کرد. جهان مابعدالطبیعه، ساحت
قدسی مؤمنان است. نیاید با دستکاریِ آن، این جهان باور
پذیر را به بازی گرفت. مؤمنان به مابعدالطبیعه باور
دارند. آنان معتقداند که لطف و فیض و امداد خداوند در
جهان هستی ساری و جاری است. این باورهای مؤمنانه را
خدشهدار و بی اعتبار نکنید.
انسانها
عاقل، آزاد و برابر آفریده شدهاند تا خود امور
زندگانی خویش را سروسامان دهند. ما در امور بشری
بایستی کار خودمان را بکنیم. او در امور خدایی میداند
چه باید بکند و کار خود را میکند. ما حق نداریم
بیدانشی، نادانی و خودهمهانگاری خویش را با خرج کردن
از مابعدالطبیعه، رفو و جبران کنیم. به ساحت
مابعدالطبیعه بیش از این چوب حراج نزنید.
کرونا یک
پدیدۀ واقعی در جهان پدیدار است و باید به دست
دانشمندان این جهان علاج شود؛ آنرا «مابعدالطبیعی»
نکنیم و علاج آنرا با انفعال، درماندگی و دانش ستیزیِ
خودمان، به عالم بالا حوالت ندهیم. بگذارید دین در
جایگاه خودش در چشم و دل مؤمنان، زاینده و الهامبخش
باقی بماند.
در نبرد با
هیولای کرونا آنچه معیار قطعی و سازشناپذیر است،
دانشهای پزشکی و رشتههای مرتبط است که همه در قلمرو
جهان پدیدار جای دارد. وزیر بهداشت نباید کار تخصصی
وزارت بهداشت را به روند «مصالحه» و «معامله» بسپارد.
ستاد ملی مدیریت بیماری کورنا بایستی تصمیمهای تخصصی
پزشکی را اجرایی و عملیاتی کنند، نه اینکه به گفتۀ
وزیر بهداشت با رآی اکثریت درمورد مسائل پزشکی که خارج
از تخصص و صلاحیت اعضای آن است اظهار نظر و اعلام رأی
کند. در انجام وظایفی که به ویژه با زندگی و مرگ
شهروندان ارتباط دارد، چه جای مصالحه و دخالت دادن
اشخاص و نهادهایی است که صلاحیت ورود در اینگونه امور
تخصصی را ندارند؟
---