---
دولت
دمكراتیك دینداران در تركیه
گفتوگو، سایت دیپلماسی ایرانی، 1 تیر 1390
دکتر سید علی محمودی،
استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بین المللی در گفتگو با دیپلماسی ایرانی
به وضعیت دموکراسی و نسبت دین و دولت در ترکیه می پردازد و معتقد است
تركیه گذار به دموكراسی را تا حد زیادی پشت سر نهاده و در كار تثبیت
دموكراسی است.
آقای دکتر، انتخابات
پارلمانی تركیه تا چه حد با معیارها و شاخصهای دمكراتیك همخوانی و
مطابقت دارد؟ آیا میتوان گفت این كشور از دموكراسی برخوردار است؟
انتخابات تركیه برپایه
قانون و نظم و با برخورداری از شفافیت، نظارت ملی و ارزیابی مثبت
بینالمللی برگزار شد. در این انتخابات پارلمانی، حزب عدالت و توسعه
برای سومین بار با به دست آوردن نزدیك به 50 درصد آراء به پیروزی رسید
و بزرگترین رقیب خود یعنی حزب جمهوریخواه خلق- حزب دوم تركیه- را با
36 درصد آراء پشت سرگذاست. مردم تركیه همچنان اعتماد خود را به دولت
حاكم حفظ كردهاند، زیرا میبینند كه این دولت به آنچه میگوید عمل
میكند، در پی سوء استفاده از قدرت نیست و مهمتر از همه به مردم خود
دروغ نمیگوید و در اندیشه گول زدن و فریب دادن مردم نیست. افزودن
براعتماد، مردم تركیه از دولتمردان برآمده از حزب عدالت و توسعه راضی
هستند، زیرا كارنامه آنان به توسعه و رفاه و ارتقاء آبرو و اعتبار
تركیه در سطوح ملی، منطقهای و بینالمللی افزوده است. این ها كه گفتم،
همه نتایج و پیآمدهای حكومت دمكراتیك است. پژواك دموكراسی درهرجا كه
باشد، یكی است: آزادی، برابری، حاكمیت مردم؛ انتخاب، نقد و عزل حاكمان
از سوی مردم؛شفافیت؛ پرسشگری مردم و پاسخگویی حاكمان؛ نفی حكومت
مادامالعمر(چرخشی بودن حاكمان)؛ اعتماد، رضایت، مدارا و صلح.
تركیه گذار به دموكراسی
را تا حد زیادی پشت سر نهاده و در كار تثبیت دموكراسی است. این مرحله
فرایندی دراز مدت است و به تدریج حاصل می شود. اگر فرایند
دموكراسیسازی درتركیه دستخوش گسست و تلاطم و فراز و فرود نشود، الگویی
از حكومت دینداران دموكرات در منطقه ما شكل میگیرد و به تدریج ساختار
سیاسی كشورهای پیرامونی خود را دستخوش تغییر در راستای شتاب بخشیدن به
فرایند دموكراسی خواهی خواهد كرد.
با توجه به قرار گرفتن
تركیه در منطقهای كه ضعفهای دمكراتیك در روندهای سیاسی آن زیاد به
چشم میخورد، به نظر شما چه عواملی موجب شده كه این كشوروضعیت بهتری در
مطابقت با معیارهای دمكراتیك داشته باشد؟
پرسش خوبی است. میدانیم
كه تركیه دارای پیشینهای كهن و دیرپا در فرهنگ و تمدن اسلامی است و
دین در زندگی فردی و جمعی مردم نقش دارد. از نیمه دوم قرن بیستم، مردم
تركیه پس از پشت سرگذاشتن سیاستهای آتاتورك - كه با دین سرتیز داشت -
با اسلام و ارزشهای آن تجدید عهد كردند. نماد این گرایش ستبر، به صحنه
آمدن نجمالدین اربكان با تأسیس حزب نظام ملی در میانه دهه 1970 بود.
ما تداوم ارتقاء این روند را در آغاز قرن بیست ویكم با تولد حزب عدالت
و توسعه میبینیم كه رجب طیب اردوغان رهبر آن است. البته اردوغان از
پرورش یافتگان و بركشیدگان نجمالدین اربكان است كه میتوان او را پدر
اسلامگرای تركیه نامید.
به نظر من، علتهای
دستیابی تركیه به دموكراسی به طور عمده موارد زیر در برمیگیرد:
1.حاكمیت تركیه با نگاهی
ملی وغیر تبعیضآمیز به مردم خود مینگرد. میدانیم كه حزب عدالت
وتوسعه با شعار"ما همه یك ملتیم" توانست از 550 كرسی موجود در مجلس
ملی، 326 كرسی را به دست آورد. در این نگاه، مردم به خودی و غیرخودی، و
شهروند درجه یك و دو تقسیم و تجزیه نمیشوند. همگان شهروندان یك
كشوراند، همگان برابراند.
2.واقعبینی حاكمان تركیه
كه برآیند عقلانیت سیاسی این كشور است. زمامداران تركیه میكوشند
برمدار دانش و تجربه كشور خود را اداره كنند.از آنجا که حکومتگری کاری
عرفی است و با نظم و قانون و حساب و کتاب در جهان پدیدار
(Phenomenon)
سر و کار دارد، الگوی توسعه تركیه بر همین مدار، زمینی
است؛ یعنی فرشی وانفسی و ناسوتی. آنان به طور مشخص به الگوی اتحادیه
اروپایی در فرایند توسعه خویش نظر دارند. تجربه اتحادیه اروپایی خیلی
بزرگ و از نمونههای مثالزدنی در تاریخ تمدن و پیشرفت جامعه بشری است
و اگرچه فرهنگ مسیحی در تاروپود آن تنیده است، اما محصول تجربه و دانش
انسانی است. تركیه كوشیده است وهمچنان تلاش میكند ازاین نمونه مشخص،
آزمون پذیر و ملموس بیاموزد و برابر آن عمل كند، در حالی كه مقتضیات
تاریخی، جغرافیایی و فرهنگی خود را نیز در نظر میگیرد.
3.حاكمان تركیه موفق
شدهاند میان اسلام رحمانی، ملیگرایی و مدرنیسم هماهنگی و
تلائم بوجود آورند. اكنون در سیمای
سیاست تركیه و سیاستمداران ترك، میتوان سه بعد اسلامگرایی، یكپارچگی
ملی و زیست انسانی در قرن بیست و یكم را مشاهده كرد.
4. زمامداران تركیه بر
مدار اعتدال گام برمیدارند. فلسفه اعتدال به طور مشخص از ارسطو در
یونان باستان آغاز میشود و به جان رالز در قرن بیستم میرسد و در
روزگار ما در فلسفههای نوین تداوم مییابد. تركیه این كلید طلایی را
با كنار زدن ایدئولوژیهای ماركسیستی و اسلام افراط گرای طالبانی به
دست آورده است تا با آن درهای بسته توسعه و پیشرفت را بگشاید. دولت
تركیه جانبدار سیاست گامبهگام و تدریجی است. تجربهای كه ایران سه
دهه پیش آن را در كلام مهدی بازرگان یافت، اما برخی از یمین و یسار،
خشماگین و كف برلب، به میدان آمدند و آن را با شمشیر جزمیت و تعصب ذبح
كردند.
5. دولت تركیه در سه دوره
زمامداری كارنامهای درخشان و موفق ارائه کرده است. شاخصهای توسعهای
این كشور در جهت بهبود و پیشرفت بوده و هست: نرخ تورم تك رقمی شده،
درآمد سرانه به گونهای چشمگیر بالا رفته، از حجم بدهیهای خارجی كاسته
شده، صادرات فزونی گرفته و به رقم 113 میلیارد رسیده، بیكاری كاهش
یافته، وضعیت محیط زیست بهتر شده و این همه در زندگی مردم، در میدانها
و خیابانها و كوچهها وخانهها قابل مشاهده و محاسبه است. شنیده نشده
كه در تركیه، شاخصهای جهانشمول توسعه مداوم و پایدار به سُخره گرفته
شده و انكار شود، زیرا این كار فرار از دانش و عقلانیت است؛ ویژگیای
كه در زمامداران و نخبگان سیاسی واقتصادی تركیه به چشم نمیخورد.
این انتخابات با
پیروزی حزب عدالت و توسعه به پایان رسید. به نظر شما تا چه حد تركیه در
دوران حكومت این حزب توانسته است الگویی موفق از رابطه دین و دموكراسی
در منطقه ارائه كند؟
الگوی حكمرانی درتركیه در
سایه استقلال فكری به دست آمده است. سیاستگذاران، قانوننویسان،
برنامهریزان و مجریان سیاستها در تركیه، آفت "شیفتگی" و"نفرت" را از
خود دور كردهاند. خاستگاه شیفتگی و نفرت، "احساس" است؛ قلمرویی كه از
سیاستورزی فاصله بسیار دارد. در برابر، خاستگاه سیاستورزی، عقلانیت
است. پس آنان كه با تكیه زدن به كرسی قدرت سیاسی، نسبت به دیگران
شیفتگی و یا نفرت دارند، در ورطه احساسات غوطه دارند و وارد گرانیگاه
عقلانیت نشدهاند. از این رو، سیاستمدار نامیدشان خطای فاحش است. آنان
لیاقت وكفایت اداره كردن جامعه را ندارند.
گفته می شود که دولت
تركیه ، اسلامگرا است. این گفته چه معنایی دارد؟
به باور من، دولت
اسلامگرا در تركیه، یعنی دولت ملی دموكراتیك كه با رأی اكثریت مردم
مسلمان تركیه برسركار آمده است. این دولت در پی تحقق توسعه اقتصادی
واجتماعی تركیه به عنوان اولویت نخست است و داعیه رهبری دینی مردم را
ندارد. دولت تركیه در كار نوسازی كشور در پرتو حاكمیت ملی،
قانونگرایی و دموكراسی است. این دولت نه معلم شرعیات مردم است و نه
آموزگار اخلاق جامعه. مردم، خود و یا با مراجعه به كارشناسان دینی،
مسائل اعتقادی و شرعی خود را میآموزند و به كار میگیرند.
نمایندگان برگزیده ملت
مسلمان تركیه در سیاستگذاری و سیاستورزی عملی، ازفرهنگ ملی خویش
تأثیر میپذیرند كه اسلام یكی از وجوه اصلی آن است،اما قلمرو وظایف
نهادهای دینی و دولت از یكدیگر تفكیك شده است. این یكی از آموزههایی
است كه دولت در تركیه در صدد تحقق و تثبیت آن است.دولتمردان ترکیه
مانند دینداران این کشور به مابعد الطبیعه باوردارند، اما با آگاهی و
وقوف کامل، آن را وارد مقولات حکومتی نمی کنند، زیرا جهان سیاست، متعلق
به جهان پدیدار و آزمون پذیراست نه مابعد الطبیعه. مابعد الطبیعه به
جهان ناپدیدا Noumenon))
تعلق دارد که باور پذیر است، اما آزمون پذیر نیست.از آنجا که سیاست و
حکمرانی مقولاتی بشری
وآزمون
پذیر هستند، قرار گرفتن آن در مابعدالطبیعه ناممکن است.
دولت در تركیه امروز،
دولت ِ تقابل و تضاد نیست. این دولت می كوشد معضلات خویش را نه با تكیه
برسر نیزه و تفنگ بلكه با سرپنجه تدبیر و خردورزی حل وفصل كند.
عقلانیت، چه در ارتباط با جمعیت كُرد و چه با سازمانی همچون پ.ك.ك،
چراغ راه سیاستورزی حاكمان تركیه است. با روی كار آمدن اسلامگرایانِ
عدالت و توسعه، مسأله اصلی، توسعه اقتصادی و اجتماعی این كشور شناخته
شد و نه تقابل و تضاد میان اسلامگرایان و كمالیستها. حرمت ارتش نهاده
شد و نظامیان با اطمینان خاطر از كفایت اسلامگرایان در اداره امور
كشور، حاجت به دخالت در امور مدنی نیافتند. به خاطر بیاوریم كه ارتش
تركیه داعیه حكومتگری دراین كشور ندارد، بلكه درخلأ قدرت سیاسی، به
ناگزیر و بر سبیل اضطرار، درمواردی وارد سیاست شده است تا تمامیت ارضی
و حاكمیت ملی تركیه از كف نرود.
تركیه راه زیادی طی كرده
است تا به جایگاه امروزی در جهان اسلام، اروپا و در گستره جهانی رسیده
است. درتركیه اكنون سخن از این است كه چگونه كثرتگرایی سیاسی و فرهنگی
گسترش یابد، چگونه نهادهای مدنی تنوع بیشتری پیدا كند، چگونه صدای
مردم بیشتر و بهتر در سپهر سیاسی طنینانداز شود. اكنون به هیچوجه در
تركیه در مورد اصل دموكراسی، حقوق بشر، آزادی، برابری و تحزب، سخنی به
انكار واكراه وتخطئه وتهدید نمی رود. من در استانبول به چشم خود
دیدهام كه مردم در خیابانها و فروشگاهها و مسجدها وگردشگاه ها و
خانهها به یكدیگر احترام میگذارند. مردم تنوع و تكثر فرهنگی و سیاسی
و دینی را پذیرفتهاند. كلیساها و كنسیهها و خانقاهها همانقدر امن
هستند كه مسجدها. مردم نسبت به یكدیگر به شفقت رفتار میكنند و اعتمادی
مبارك- و البته مشروط- میان مردم و دولت شكل گرفته است.
ادامه روند دمكراتیك در
تركیه- كه هم زندگی مردم را رونق بخشیده و هم دینداری مردم را ژرفا و
گسترش داده، كاری به غایت دشوار است. دولت تركیه به میزانی كه در سطح
ملی كامیاب و موفق شده، در قلمرو منطقهای و جهانی آبرومندانه حضور
پررنگ و موثر یافته است. به اسرائیل نگاه انتقادی دارد، از حقوق و
خواستههای مردم فلسطین با پایمردی دفاع میكند و اكنون مرز خویش را
پناهگاه هزاران نفر از مردم سوریه قرار داده كه از ظلم و جور حاكمیت
بعثی سوریه به خاك تركیه پناه آوردهاند.
مخالفان اردوغان گفتهاند
كه او در اِعمال تغییرات در قانون اساسی تركیه - كه قول آن را در
مبارزات انتخابات پارلمانی داده بود- در پی قانونی كردن ورود مجدد خویش
به عرضه انتخابات آینده ریاست جمهوری است. بسیار بعید به نظر میرسد كه
حزب عدالت و توسعه آهنگ چنین كاری را داشته باشد. اگر تغییرات قانون
اساسی چنین موردی را نیز در برگیرد، نشانه مثبتی برای دموكراسی و حقوق
بشر درتركیه نیست. اكنون كه جمهوریهای خاورمیانه با رهبریهای
مادامالعمر مبارك، بنعلی، عبدالله صالح و... در برابر جنبشهای مدنی
درهم شكسته است، چه جایی برای تمدید مدت دوره ریاستجمهوری درتركیه
وجود دارد؟ اگر اینگونه نیست و این دعوی، ترفند مخالفان است، جا دارد
كه دولت و حزب عدالت و توسعه در این باره روشنگری كنند و ابهام زیانبار
موجود را بزدایند.
نكته آخر كه درسآموز
وعبرتانگیز است، ادبیات سیاسی دولتمردان اسلامگرای تركیه است. آنان
مواضع خود را به ناسزا و توهین وتحقیر نمیآلایند. حتی هنگامی كه
فیالمثل موضع انتقادی در برابر اسرائیل و سوریه اتخاذ میكنند، با
ادب و كرامت وتدبیر سخن میرانند. آنان از این طریق، فربهی فرهنگ و
تمدن كشور خویش را با فروتنی نشان میدهند. پرگویی، خطابههای طولانی
ملالآور و تكراری از زمامداران تركیه نشنیده ایم. آنان كم و گزیده سخن
می گویند و در مواضع رسمی، حد و اندازه خویش را در عرصه جهانی نگاه
میدارند. ادبیات سیاسی تركیه از میوههای درخت بارور دموكراسی است كه
به آزادی و عقلانیت میدان فراخ میدهد و راه رشد شجره خبیثه استبداد و
خودكامگی را میبندد.
امید و دلواپسی. با این
دو واژه میخواهم بگویم كه به نمونه حكومت مسلمانان دموكرات درتركیه
دلبستگی دارم، اما درعین حال، نگران ادامه این فرآیند دشوار، ظریف و
پیچیده هستم.امیدواریم دموكراسی دینداران در تركیه با موفقیت ادامه
یابد.
---