---
مهرجویی؛ «گنج زری» که از
ایران ربودند
کاه نبود او
که به بادی پرید
آب نبود او که به سرما فسرد
شانه نبود او که به مویی شکست
دانه نبود او که زمینش فشرد
گنج زری بود در این خاکدان
کو دو جهان را بهجُوی میشمرد
قالب خاکی سوی خاکی فکند
جان خرد سوی سماوات برد
مولانا، دیوان شمس
فاجعۀ قتل
بیرحمانۀ هنرمند فرهیخته و نامآور ایران، روانشاد داریوش مهرجویی
و همسردانشور او خانم وحیدۀ محمدیفر بهتاریخ22 مهرماه 1402 در
تهران، شهروندان ایرانی، بهویژه جامعۀ فرهنگی، هنری، ادبی و
روشنفکری ایران را داغدار و سوگوار کرد. مهرجویی اندیشهوری
مردمگرا بود که همواره درکنار شهروندان ایستاده بود و به ایران و
فرهنگ و تمدن آن عشق میورزید.
او در عالَم هنر، نوگرا و پیشتاز بود. فیلمهای سینمایی او در
ایران و جهان با استقبال فراوان مواجه شد و جوایز ارزنده ای با
آنها تعلق گرفت. مهرجویی در دو نظرسنجی به عنوان «بهترین
کارگردان تاریخ سینمای ایران» معرفی شد. شماری از فیلمهای او، پیش
و پس از انقلاب توقیف شد و اکثر آن ها گرفتار تیغ ممیزی(سانسور)
گردید.
توان ذهني و فکری مهرجويي و علاقۀ او به مباحث نظري و فلسفي، به
ژرفایی و ارتفاع نگاه او به آنچه در ایران و جهان میگذشت، افزوده
بود. بهيادآوريم كه مهرجويي در جواني در دانشگاه کالیفرنیا،
لسآنجلس (UCLA) فلسفه خوانده و آثاري از هربرت ماكوزه، کارل
گوستاو یونگ، اوژن یونسکو و مايكل تالبوت را به فارسي ترجمه كرد.
از جمله آثار مکتوب او، شش رمان، پنج ترجمه به فارسی و رساله ای
دربارۀ بوف کور صادق هدایت به زبان انگلیسی، و پژوهشی با عنوان:
«روشنفکران رذل و مُفَتِّش بزرگ» است که جمشید شیرازی آن را به
فارسی ترجمه کرده است.
مهرجویی به استقلال نهاد فرهنگ و هنر از حکومت باورداشت. بدینسان
او آزادی را شرط بنیادین آفرینش هنری میدانست. آثار سینمایی او در
بستر آزادی و عدم التزام به قدرت سیاسی آفریده شد. او به همنسلان
خود و نسلهای نو در عرصۀ فرهنگ و هنر آموخت که حریم خود را به
وسوسههای زر و زور و تزویر نیالایند. مهرجویی در این رهنوردی،
استوار، شجاع و در صورت لزوم، صریحاللهجه و ستیهنده بود.
مهرجویی در اندیشه، نوآوری، استقلال، آزادگی و وطندوستی، از
الگوهای برجسته و ممتاز هنر و فرهنگ ایران است. میتوان در این
زمینهها از او آموخت و راه درخشان او را تداوم بخشید.
نام، یاد، راه و آثار مهرجویی، مانا و جاودانه باد.
28 مهرماه 1402